Home Links Archive Contact Us
 
VAJAK Feed

 

 

و یل دادا (پهلوان برادر) به کار ژوژمان همی سخت مشغول بود. که خورشید را فرمان آمد: چون کار یل دادا به پایان نیامده صبح نگردد؛ یل دادا این بشنید و آب هندورانه نوشید و بسی خفت و در خواب، ژوژمان به کفشش تلقی کرد. و چون شب به درازا کشید – تا بدان حد که پنداری بسیار - خورشید را نیز فرمان به کفش همی مانند گشت و طلوع کرد !

پس این شب - که به درازا افزون بر هر شب دیگر است - را "شب یل دادا" نام نهادند.

1:23 AM - Thursday, December 22, 2005 |  W.C /6

 



© 2003 - 2007 VAJAK